زبان حال امام سجاد علیه السلام بعد از وقایع کربلا
غـمگـین تر از پـائـیـزم و ابـر بـهـارم از مـن گـرفـتـه کــربـلا دار و نـدارم ماندم تک و تنها در این شهر مـدینـه رفته است دیگردلخوشی از روزگارم قـلب زمیـن و آسـمـان هـا تـا قــیـامت می سوزد از این گـریۀ یعـقـوب وارم خواب از دو چشم بی قـرار من گرفته نــیــزه نـشـیــنـیِ هـمـه ایـل و تـبـارم بزم شراب و خیزران، اشک سکینـه سی سال، ازاین غصه ها شب زنده دارم سی سـال این پــیـراهـن خـونـیِ بـابـا بُــرده تـمــام صبــرِ قــلبِ بـی قـرارم تنها به جـرم گـریه بــر سـالار زینب روزی بـدون سـایـبــان گـردد مـزارم |